• وبلاگ : وبلاگ گروهي بصيرت
  • يادداشت : استشهادي‏ها نخوانند!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهاجر 
    با سلام و عرض ادب و احترام

    نمي دانم اين مطلب را خواهيد خواند يانه! چون دوباره ديدم که خداحافظي کرديد. هم به شما حق مي دهم و هم نه. ولي با توجه به مهارت ها و توانايي هاي شما اين نوع رفتار غيرواقعي است و نشات گرفته از يک درگيري دروني است. بايد پذيرفت که وارد شدن در هر حيطه اي، بايد از يکسري از زيبايي ها گذشت و يکسري از ناهنجاري ها را پذيرفت. گذشتن نه به معناي غفلت بلکه به معناي پوشيده شدن. نمي دانم منظورم را توانستم درست برسانم يا نه! راستش خودم نيز مشکل مشابه شما را دارم با تمام وجود سعي مي کنم که براي نظام و بخصوص براي رهبرم مفيد باشم ولي ناملايمتي هاي افراد مرا در ادامه با چنين روشي نااميد کرده . توقع تشکر و تمجيد ندارم ولي احساس مي کنم که خيلي از بچه مذهبي ها اصلا درکم نمي کنم و مرا در بحراني ترين لحظات تنها مي گذارند و اين کم کم موجب مي شود که مرا منزوي کند. چند روزي است که به اصطلاح در لاک خود فرو رفتم خيلي فکر کردم و رفتارهايم را مورد بررسي قرار دادم . در بررسي هاي فردي متوجه شدم که مشکل اساسي من اين است که آنقدر خودم را مشغول کردم که از توسل به اهل بيت(ع) غافل شدم هرچند که تمام سعي و تلاشم اين بود که خود و ديگران را به اهل بيت(ع) نزديک کنم و اين باعث شد که مسير را در بحران ها گم کنم و خسته و دلسرد شوم و تمام کارهايم را بيهوده پندارم.

    تمام آنچه گفتم حرف هاي دل بود که مي بايست جايي بنويسم تا خود را بازيابم و نيرو بگيرم . وبلاگ هاي شما را دوست دارم و هر زمان که دل خسته ام يه سري ميزنم تا روحيه بگيرم . اين بار احساس کردم مشکلم شبيه شماست براي همين شروع به نوشتن کردم . ببخشيد اگر پرحرفي کردم و وقتتان را گرفتم . نمي دانم در چه وضعيتي هستيد ولي احساس مي کنم اگر توسل پيدا کنيد هم حالتان بهتر مي شود و هم روش بهتري براي خدمت پيدا خواهيد کرد.

    سايه رهبري مستدام باد

    مرا دعا بفرماييد.

    پاسخ

    سلام بر شما. به لطف خدا حالم خوب است و سخت مشغول فعاليت هستم. هم در دنياي مجازي و هم در ديگر عرصه ها. خداحافظي ام از اينجا به معني تحريم پارسي بلاگ است نه تحريم خودم يا تحريم نظام! شما را نمي دانم، ولي بنده از 7 سالگي كه وارد مباززه با طاغوت شدم و بعد در 13 سالگي كه به جبهه رفتم، تا كنون، حتي يك لحظه نبريده ام (به لطف خدا). شما در اين وبلاگ يا وبلاگ هايي كه مي شناسيد نكته اي نمي بينيد، اما ده ها وبلاگ ديگر امير عباس را نمي شناسيد و از كارهاي اجرايي اش نيز خبر نداريد. از اينكه با قياس به نفس احساس هم دردي كرده ايد متشكرم، ولي بنده به فضل خدا سرحال و فعال هستم. موفق باشيد.